key-one
میسرایم یک غزل من بهرکیوان
واژه واژه ازدل وازعمق این جان
جان به لب آمدزهجران نگارم
دلبری که بردزعقلم دین وایمان
چون قلندرگشتم ازهجروفراقش
همچومجنونم نباشدعقل وسامان
صددریغاکه نبودم همچولیلا
عاشقی رسمش نباشدچون بدینسان
مردم آخرازفراقش صددریغا
همچوعشاق اساطیری به حرمان
آخرآمدقافیه شعرم بپایانش رسید
مرثیه گشت بوغزل وفاسیزیاردان
شعربداهه ازنیما
تقدیم به کیوان
6 امتیاز + / 0 امتیاز - 1392/11/12 - 21:45
دیدگاه
key-one

{-36-} پ تو اینجا چیکار میکنی با این همه استعداد؟!!!
مرسی داری . دمت گرم

1392/11/12 - 21:47
nima0bx

کیوان جان دوروبرم شلوغه
نتونستم اونی که میخواستم بشه...
بهرحال برگ سبزیست تحفه درویش
امیدکه مقبول افتد
شایدوقتی دیگر

1392/11/12 - 21:49
key-one

خوشحال شدم واقعا!!
انتظارشو نداشتم ...
ممنون از لطفت نیما جان.

1392/11/12 - 21:52
nima0bx

خواهش..
کیوان عزیز..
سرصرافت یه شعرآس برات میگم
دوستدارشما
نیما

1392/11/12 - 22:15
key-one

مرسی. این شعرو تقدیم میکنم به مخاطب خاصم

1392/11/12 - 22:17